کاشت ایمپلنت دندانی یکی از روشهای رایج جایگزینی دندان از دست رفته است، ولی موفقیت بلندمدت آن به عوامل جراحی، پروتزی و زیستمحیطی بستگی دارد. انتخاب تکنیک جراحی (از جمله زمانبندی کاشت (فوری یا تأخیری)، روش دسترسی (فلپلس یا فلپ)، استفاده از هدایت دیجیتال (guided) یا آزاد-دستی، روش یکمرحلهای یا دومرحلهای و پروتکل بارگذاری) میتواند تأثیر مستقیم بر سلامت بافت نرم (لثه) و بافت سخت (استخوان کرستال و آلوئول) داشته باشد.
در این مقاله از وب سایت دکتر صفورا امامی، متخصص عصب کشی دندان و درمان ریشه دندان، تکنیکهای مهم را مقایسه کرده و شواهد و پیامدهای بالینی هر کدام را روی لثه و استخوان بررسی میکنیم.
مقایسه جامع تکنیکهای کاشت ایمپلنت دندانی
-
زمانبندی کاشت: کاشت فوری (immediate) در محل استخراج در مقابل کاشت تأخیری (delayed)
کاشت فوری بلافاصله در همان جلسهای انجام میشود که دندان کشیده شده است؛ در مقابل، کاشت تأخیری پس از یک دوره بهبودی (هفتهها تا ماهها) انجام میگیرد. مزایای نظری کاشت فوری شامل حفظ ارتفاع و ضخامت استخوان بخصوص در ناحیه باکال و کاهش زمان درمان است، اما خطرات آن شامل احتمال بالاتر عوارض و نقص اولیه ثبات ایمپلنت میشود. تحقیقات نشان دادهاند که نرخ بقا (survival) ایمپلنت در مجموع بین فوری و تأخیری تفاوت چشمگیری ندارد، اما ایمپلنتهای فوری معمولاً نرخ بالاتری از عوارض اولیه و برخی موارد نازک شدن بافت باکال دارند؛ یعنی پیچیدگیها و ریسکهایی به ویژه در شرایط نامطلوب استخوان و لثه وجود دارد.
تأثیر بر لثه و استخوان:
در صورت انتخاب درست بیمار (ضخامت بافت نرم کافی، عدم عفونت فعال، ثبات اولیه مناسب) کاشت فوری میتواند با حفظ بیشتر پلیت باکال همراه باشد، اما در مواردی که ضخامت استخوان کم یا دیواره باکال آسیبدیده است، خطر از دست رفتن استخوان و ریسیشن لثه افزایش مییابد. بنابراین باید با احتیاط و در صورت نیاز با پیوند استخوان/پیوند نرم بافت ترکیب شود.
-
روشهای جراحی: فلپ (flapped) در مقابل فلپلس (flapless)
در روش فلپلس برش در بافت لثه به حداقل رسیده و بدون باز کردن کامل فلپ استخوانی، آمادهسازی سایت و وارد کردن ایمپلنت انجام میشود؛ در روش فلپ کلاسیک، فلپ بالا زده میشود تا دید و دسترسی به استخوان فراهم شود.
شواهد:
مطالعات نشان میدهند که فلپلس غالباً با حفظ بهتر استخوان کرستال، کاهش درد و تورم پس از عمل و بهبودی نرمتری همراه است؛ با این حال، انتخاب فلپلس تنها زمانی منطقی است که دید و دسترسی کافی وجود داشته و اپراتور از آناتومی منطقه آگاه باشد. در مواردی که نیاز به پیوند استخوان یا بازسازی است، باز کردن فلپ ممکن است ضروری باشد.
تأثیر بر لثه و استخوان:
فلپلس میتواند از خونریزی در لثه و از دست رفتن کمتر استخوان کرستال جلوگیری کند، که به حفظ حجم لثه و استتیک کمک میکند. اما خطرات شامل عدم دید کافی از نقصهای استخوانی و احتمال آسیب حرارتی در حفرۀ استخوان است که نیاز به تکنیک دقیق و ابزار مناسب دارد.
✔️بیشتر بخوانید: بهترین سن برای انجام ایمپلنت دندان

-
هدایت دیجیتال (Guided/Computer-assisted) در مقابل روش آزاد-دستی (Free-hand)
جراحی هدایتشده با استفاده از تصاویر CBCT و شابلونهای دیجیتال امکان برنامهریزی دقیق محل، زاویه و عمق ایمپلنت را فراهم میآورد.
شواهد:
مطالعات نشان میدهند که هدایت دیجیتال (خصیصه fully guided) دقت قرارگیری ایمپلنت را افزایش میدهد و به ویژه در نواحی با استخوان نرم یا محدودیتهای آناتومیک مفید است. دقت بالاتر معمولاً به کاهش خطاهای پروتزی و احتمال کاهش فشار بر دیوارههای استخوانی کمک میکند. با این حال، خطاهای ناشی از تولید شابلون یا نصب آن میتواند اثرات نامطلوب داشته باشد، لذا کنترل کیفیت و تجربه اپراتور مهم است.
تأثیر بر لثه و استخوان:
دقت بیشتر میتواند خطر برخورد با دیوارههای نازک استخوان یا سوراخ کردن سینوس/عصب را کاهش دهد و به حفظ استخوان و بافت نرم کمک کند. از سوی دیگر، استفاده نادرست یا اتکا کامل به راهنما ممکن است منجر به نتایج ناهمسان شود.
-
یک مرحلهای (one-stage) در مقابل دو مرحلهای (two-stage)
در روش یک مرحلهای تاج موقت یا پیچ هیلینگ در معرض دهان گذاشته میشود؛ در روش دو مرحلهای ایمپلنت زیر مخاط پنهان میماند تا (osseointegration) حاصل شود و سپس دومین جراحی برای نشان دادن ایمپلنت انجام میگیرد.
شواهد:
بیشتر مطالعات تفاوت معنیداری در نرخ بقا یا افت استخوان بین این دو روش نشان ندادهاند؛ انتخاب معمولاً براساس نیازهای پروتزی، میزان اولیه ثبات و وضعیت بافتی صورت میگیرد. ایمپلنت یک مرحلهای ممکن است در برخی موارد باعث تسریع در فرایند درمان و بهبود زیبایی شود ولی در مواردی که نیاز به بازسازی بسیار است، روش دو مرحلهای کنترل بیشتری بر روند پیوند و بارگذاری فراهم میآورد.
تأثیر بر لثه و استخوان:
در بیمارانی با سابقه پریودنتال یا استخوان کم، رویکرد محافظهکارانه دو مرحلهای ممکن است خطر رگرسیون بافت و از دست رفتن استخوان را کاهش دهد؛ اما در شرایط ایدئال، یک مرحلهای میتواند با حفظ و شکلدهی بهتر بافت نرم همراه باشد.
-
پروتکل بارگذاری: بارگذاری فوری (immediate loading) در مقابل بارگذاری تاخیری
بارگذاری فوری به معنای قراردادن پروتز متصل یا در معرض فک در مدت کوتاه پس از کاشت است؛ بارگذاری تأخیری معمولاً پس از دوره اوسیواینتگریشن انجام میشود.
شواهد:
متاآنالیزها نشان میدهند که بارگذاری فوری در برخی شرایط (ثبات اولیه بالا، کنترل اکیولوژی مناسب) میتواند نرخ بقا و تغییرات سطح استخوانی مشابه بارگذاری تأخیری داشته باشد، اما در مقایسه با بارگذاری تأخیری ممکن است ریسک شکست بالاتری داشته باشد. بنابراین برای کاهش خطر از دست دادن استخوان و انسداد پری-ایمپلنتال، انتخاب بیمار و پروتکل مناسب اهمیت دارد.
تأثیر بر لثه و استخوان:
بارگذاری نامناسب یا زودهنگام در صورت نبود ثبات اولیه کافی میتواند حرکت میکروسکوپی ایمپلنت و در نتیجه تحریک استخوان و از دست رفتن کرستال را افزایش دهد؛ اما بارگذاری موفق ممکن است شکلدهی بافت نرم مناسب و رضایت بیمار را تسریع بخشد.
-
نقش پیوندها و تکنیکهای افزایشی (بازسازی ریج، سینوس لیفت، grafting)
در مواردی که اندازه یا کیفیت استخوان ناکافی است، استفاده از پیوند استخوان، غشاها یا تکنیکهای افزایش ریج و لیفت سینوس ضروری است. انتخاب زمان (همزمان با کاشت یا مرحلهای) و منبع پیوند (اتوگرافت، آلوگرافت، بایووکس) تأثیر مستقیمی بر حفظ ارتفاع استخوان و پشتیبانی نرمافزاری لثه دارد.
نکته بالینی: ترکیب مناسب تکنیکهای جراحی (مثلاً فلپ مناسب همراه با Guided placement و گرافت در صورت نیاز) بهترین شانس را برای حفظ استخوان و لثه فراهم میآورد.
✔️بیشتر بخوانید: آبسه دندان ایمپلنت شده

توصیههای بالینی خلاصهشده مربوط به کاشت ایمپلنت
- ارزیابی جامع قبل از جراحی: وضعیت بافت نرم، ضخامت بیکل و لینگوال، کیفیت استخوان و انتظار پروتزی باید بررسی شود. Guided CBCT و برنامهریزی دیجیتال میتواند ریسکها را کاهش دهد.
- انتخاب زمانبندی مناسب: در بیمار با دیواره باکال سالم و ثبات اولیه خوب، کاشت فوری میتواند مفید باشد؛ در غیر این صورت، تأخیر و آمادهسازی ریج توصیه میشود.
- فلپلس در موارد مناسب: در صورت امکان و وقتی نیاز به بازسازی وسیع نیست، فلپلس میتواند از دست رفتن استخوان کرستال را کاهش دهد.
- بارگذاری محتاطانه: بارگذاری فوری باید فقط وقتی ثبات اولیه و شرایط بالینی مناسب است در نظر گرفته شود؛ بارگذاری تأخیری همچنان استاندارد ایمنی برای موارد پرریسک است.
- برنامهریزی چندبعدی: ترکیب تکنیکهای مناسب جراحی، پروتز و پیوند براساس نیاز بیمار و شواهد علمی بهترین نتیجه را به همراه دارد.
نتیجه گیری
بدون وجود یک «یک روش مناسب برای همه»؛ انتخاب تکنیک کاشت ایمپلنت باید فردمحور، براساس آناتومی، کیفیت استخوان، شرایط لثه و اهداف پروتزی باشد. شواهد نشان میدهند که با برنامهریزی دقیق (از جمله استفاده از هدایت دیجیتال)، انتخاب صحیح بین فلپلس یا فلپ و تعیین زمانبندی و پروتکل بارگذاری بر اساس ثبات اولیه و کیفیت بافت، میتوان سلامت لثه را حفظ و از ریزش استخوان کرستال جلوگیری کرد. تصمیمگیری آگاهانه همراه با رعایت بهداشت دهان، پیگیری منظم و کنترل عوامل خطر (سیگار، بیماریهای پریودنتال، دیابت کنترلنشده) کلید دستیابی به نتایج بلندمدت است.
در پایان اگر سوال یا نیاز به راهنمایی دارید، سوالات خود را در قسمت نظرات همین پست مطرح کرده تا کارشناسان کلینیک دکتر صفورا امامی به آنها پاسخ دهند.
